خواهم

  سفر ها خواهم کرد.

شهرها خواهم دید.

خستگی در خواهم کرد.

امیدها به دل نومیدان خواهم ریخت.

فریاد خواهم زد در دل خود.

 خود را زسنگینی این بار که بر دلم افتاده رها خواهم کرد.

 شبها را، زندگی را دوست خواهم داشت.

دیگر ازافتادن ، از ترس نخواهم ترسید.

من سفرها خواهم کرد.

خستگی ها در خواهم کرد.

عشق بازیها خواهم کرد.

غوطه ور خواهم شد درآب در رویا  در مادر.

من آرام خواهد شد وخدا را خواهم دید. 

نظرات 1 + ارسال نظر
نوپا چهارشنبه 11 دی‌ماه سال 1387 ساعت 03:16 ب.ظ http://www.taheri.blogsky.com

به نام خدا
محرم ماه خون بر شمشیر...

دو دیده اشک باران است ، محرم
ز سوگ جمله یاران است ، محرم

جهان می بارد ، اشک داغ یاران
ز ظلم نابکاران است ، محرم

ز رقص تیر و نیزه جنگ و میدان
نظر بر تیغ برّان است ، محرم

نه رحمی باشد آنجا از یزیدان
عدو را سینه حیران است ، محرم

شکوه و بس عزاداری ، نمایان
به ماتم نوحه خوانان است ، محرم

جوان و پیر و کودک سینه ، عاشق
جهان را جمله نالان است ، محرم


حسین(ع) و جمله یاران شهیدش
محرم راه آنان است ، محرم

هدف بر آن گلوی ناز اصغر
کمان بر چله لرزان است ، محرم

به اشک زینب از نعش برادر
به زخم سم و پالان است ، محرم

گلو بس تشنه از شط فرات است
به راهی ، ساقی ، جانان است ، محرم

عمویی ، ساقی و با مشک آبش
اسیر ، بر تیر و پیکان است ، محرم

ز قدرت زور و بازوی ، ابوالفضل
مروّت تا دم جان است ، محرم

دو طفل مسلم از درد شکنجه
به بندی ، آهی ، پنهان است ، محرم

به زخم و نام اکبر تازه داماد
به عقدش ، حجله باران است ، محرم

تن خونین ، به آن خار مغیلان
به صحنه دیده سوزان است ، محرم

شهادت گشته کامل با محرم
به رمز و ریشه شاهان است ، محرم

نویسد ‹ طاهری› از ماه هجران
سخن در شعر فراوان است ، محرم

***
میر حمزه طاهری هریکنده ای (نوپا)


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد