دلم میخواد...

لبه ی یه ارتفاعه حقیرنشستم... دلم میخوادتوصورت یه قاصدک فوت کنم... تاازهم بپاشه. دلم میخواداز قاصدک متلاشی شده آویزون بشم... دلم میخوادماه رو بین دوتاانگشتام له کنم... دلم میخواد ازیه نردبون بالابرم که اولین پله اش اخرین پله اش باشه... دلم یه فیلم میخواد..یه فیلم که قهرمان نداشته باشه دلم میخواد برام دلتنگ باشی.. وقتی اسممو میاری تنت بلرزه... قلبت ازجاکنده بشه... دلم میخواد دیوونم باشی ... میفهمی..؟ خوب همه ی ایناروروکاغذ نوشتم.... حالادلم میخوادیه فندک بزنم زیرش..که اتیش بگیره... دلم میخواد ارزوهامو اتیش بزنم... خاکسترش روبریزم تویه کف دستمو اهسته فوت کنم.... کاش نورنباشه... اخه نورچشمم رومیزنه... دلم میخوادیه فرشته گیربیارم وبامیخ بچسبونمش به سقفه اتاقم دیگه دلم چی میخواد.....؟؟ کاش یادم بیاد...!!

نظرات 3 + ارسال نظر
سمیرا شنبه 14 دی‌ماه سال 1387 ساعت 04:09 ب.ظ http://honeyy.blogsky.com

نوشته قشنگیه ..........
دلم میخواد ارزوهامو اتیش بزنم .......کاش ارزو هم سوختنی بود نه حسرت کشیدنی ...........
راستی مرسی که سر زدی سعی میکنم بیشتر از خودم بگم ..ممنون ......

پیمان شنبه 14 دی‌ماه سال 1387 ساعت 04:40 ب.ظ http://aftabgardan.iranblog.com/

با سلام
چنانچه مایل به تبادل لینک با من هستید ابتدا وبلاگ مرا با نام شعر امروز در وبلاگ خود لینک کنید بعد در وبلاگم به من اطلاع دهید تا بلافاصله شما را لینک کنم.
با تشکر

پاییز برگ ریزان دوشنبه 16 دی‌ماه سال 1387 ساعت 11:00 ق.ظ http://azi.blogsky.com

آرزویی نمونده که بخواهم آتیش بزنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد